کره شمالی و پایان هژمونی  آمریکا در جهان

مهدی ضمیری

 

 دیروز دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در صحن سازمان ملل  در حالیکه کنترل خودرا از دست داده بود و خارج از متن تدارک و تنظیم  شده  شورای امنیت ملی  بد فعات  عدول کرده بود . صحنه سازمان ملل و شرکت کنندگان بیش از صد ونود کشور جهان را با عربده کشی های خود بشدت متشنج کرد.اوچنین وانمود کرد که اگر کره شمالی به درخواست عجز و لابه او و همپالگی هایش پاسخ مثبت ندهد این کشور را با خاک یکسان خواهد کرد.

این همان آمریکایی است که در سال 1991 جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا با گردنی کلفت و موشک بسته از سر تا پا  و با توپ و تشر  در صحن  سازمان ملل  همه اعضاء را تهدید کرده بود با تایید و بدون تایید آنها  به عراق حمله نظامی خواهد کرد . چه آن موقع اتحاد شوروی پاشیده بود و چین و دیگرکشورهای جهان سوم قادر نبودند جلو عربده کشی های جورج بوش  کوتوله را بگیرند  . این شد که با تمام توان و نیروی نظامی با پشتیبانی کشورهای استعماری اروپا  مناطق نفتی خاورمیانها را آنهم در شرایطی که غرب نیاز مبرم به کاهش قیمت نفت داشت  اشغال و بغارت منابع طبیعی  منطقه  پرداخت  ضمن آنکه همچنان از مواهب آن  میلیاردها دلار اسلحه به این کشورها می فروشد حداقل دومورد آن 150 میلیاردلار میرسد عربستان سعودی (115) و امارات متحده عربی (34)  . طبعا کشورهای ضعیف منطقه تن به این خفت دادند و کشورهایی همانند ایران و سوریه در آن دوره با تمام توان به این کشور کمک کردند و حتی نیروی نظامی در اختیارش قرار داده بودند تا قدرتمندترین و مدرنترین کشور منطقه را با خاک یکسان کند خلیل زاد نماینده سابق آمریکا در عراق و بعدا سازمان ملل  در خاطرات خود نوشته است که بیشتر از هر کشور دیگر در منطقه ایران  امکانات و اطلاعات در اختیار آمریکا و انگلستان قرار داده بود تا حتما رژیم سابق عراق را بهر قیمت سرنگون کنند  . ولی حالا همه کشورهای منطقه و اعراب خواهان متلاشی کردن ایران توسط آمریکا هستند .

دونالد ترامپ بیش ازچهل دقیقه وقت  جلسه را بخود اختصاص داد وقتی صحبتهای بی سروته و پراکنده اش تمام شد فقط چند نماینده اسرائیل و خود آمریکا برایش دست زدند البته بقیه اعضاء مات و مبهوت سخنان دیوانه ای  را ناظر بودند که رئیس جمهور کشور آمریکاست که  ادعا میکرد قدر قدرت است و جهان را در کنترل دارد و با تهدید قادراست هر کاری که بخواهد  انجام خواهد داد ولی متن و لحن صحبتهایش نشان از گدایی کردن از کشورهایی را داشت که فکر میکرد ازسیاستهای آمریکا پشتیبانی  خواهند کرد .

خود این جارو جنجالی که این دلقک در صحن سازمان ملل براه انداخت نشان داد که آمریکا چقدر از مقاومت گسترده برعلیه خود و کشورش ترسیده است وگرنه با این خفت و خواری از مجمع عمومی سازمان ملل در خواست همکاری نمیکرد . این تاکتیک ضعیف و نا کار آمد در شرایطی مطرح میشود که آمریکا دیگر توان اقتصادی ، نظامی کافی و لازم و موثر و پشتیبانی لازم را ندارد اگر چه طی ماه های گذشته اقداماتی در این زمینه انجام داده بود از جمله جمع و جور کردن انگلو ساکسن ها و خروج انگلستان که بازوی نظامی اتحادیه اروپا بود از این اتحادیه تدارک لازم برای محاصره نظامی چین را در جنوب شرقی آسیا دیده بود. ولی بنظر میرسد که آمریکا به سرنوشت انگلستان ، فرانسه  ودیگر قدرت های استعماری اروپا دچارپیری شده است .

ترامپ آمده بود تا آخرین زهر خود را در مجمع عمومی سازمان ملل بریزد  همان تاکتیکی که هیتلر در جنگ جهانی دوم بکار برد  اول قدرت را با هر وسیله ای بدست گرفت بعد احزاب آلمان را بتدریج اخته و نابود کرد و سپس به بی ثبات کردن کشورهای همسایه و در سطح اروپا پرداخت و در نهایت بجز انگلستان همه آنها را مجبور کرد تا به نازیها بپیوندند  فقط دوکشورسوئیس که مرکز روابط مالی اروپا با جهان خارج بود و سوئد را که تنها کشور نیمه صنعتی و رابطه خوب نظامی با آمریکایی ها داشت و از طریق این کشور تکنیک و سلاح نظامی از آمریکا دریافت میکرد متثتثنی کرد  و بعد  حمله به  اتحاد شوروی بکمک ژاپن را تدارک دید.

سیاستهای آمریکا و شخص ترامپ بسیار شبیه زمان آلمان نازیست در تبلیغات انتخاباتی اول سفید پوستان این کشورا متحد کرد که عمدتا تفکرات راست نژاد پرستانه دارند بعد تمرکز حمله را بر روی مکزیکی ها گذاشت که بیش یازده ملیون از آنها در آمریکا بدون اجازه اقامت  سالیان دراز است که زندگی میکنند  و بیش هشتصد و پنجاه هزار نفر از این افراد کودکان هستند .

در آمریکای لاتین  تمامی نیروهای راست افراطی نظیر مکزیک و کلمبیا ، هندوراس و هشت کشور کوچک دیگر را به جمع خود اضافه کرده است . در اروپا به آلمان و شخص مرکل حمله میکند  از پیمان نظامی ناتو خارج میشود و به اروپا فشار وارد میکند تا بودجه نظامی خودرا افزایش دهند آنهم دو درصد که بمعنی  رکود اقتصادی ادامه دار خواهد بود . اینهمه با وجود بودجه نظامی سروسامان آور بیش از  900 میلیاردلاری اعضاء ناتو  گریبان همه را گرفته است .

ژاپن و کره جنوبی را تحت فشار قرار داده است تا خودرا با اسحله آمریکایی مسلح کنند  تا جایی که این دو کشور بالای 1500 میلیارد دلار قرار داد نظامی با این کشور بسته اند  . آمریکا در جنوب شرقی آسیا چهارصدوپنجاه پادگاه نظامی دارد که هزینه آنها بعهده  همپیمانان این کشور در منطقه است و بتازگی نیروهای نظامی انگلستان و استرالیا نیز به آنها اضافه شده اند.

اقتصاد ژاپن  بیشتر وابسته به بازار آمریکاست   این کشور در آمریکا سرمایه گزاری کلانی انجام داده که با سیاستهای اقتصادی تازه  آمریکا که سیاست اقتصادی خود را بر اولویت  آمریکا اول قرار داده است بسیار آسیب پذیر شده ولی این کشور خود را در منجلاب بحران اقتصادی آمریکا غرق کرده است  .

شینزو آبه نخست وزیر این کشور  در ژاپن بشدت منفور است و در انتخاباتی که بزودی در این کشور برگزار خواهد شده  تیم اولترا محافظه کار او باید صحنه سیاسی نظامی این کشور را ترک کند . ژاپن با سیاست نظامی دفاع ملی بودجه کلانی را صرف آن کرده که اقتصاداین کشور قادر نیست از پس ان بر آید  به این ترتیب سیاست ژاپن با سر نوشت آمریکا گره خورده است از طرف دیگر ژاپن نمیتواند چین و روسیه و کره شمالی را  در نظر نگیرد  که هرسه کشورهای قدرتمند نظامی اتمی هستند و فاصله آمریکا با ژاپن هزاران کیلو متر است و پادگانهای موجود آمریکا در ژاپن  قادر نیستند از این کشور برای همیشه دفاع کنند آنهم با وضعیت اقتصادی فعلی آمریکا که از پس برنامه های زیر ساختی نمیتواند بر آید وآنقدر بدهکار هست که اگر 60 سال با  باز دهی بالا کار کند تازه قادر خواهد بود بدهکاری به چین را پرداخت کند .

کره جنوبی که بشدت به آمریکا وابسته است در واقع ایالت 52 آمریکا بحساب می آید  معادل سه برابر در آمد ناخالص ملی بدهکار است و هزینه نگهداری نیروهای نظامی آمریکا در این کشور واقعا برای کره جنوبی که کشور صادر کننده کالاهای تولیدی است کمر شکن است.

 بیکاری در این کشور بیداد میکند  خودکشی در کره جنوبی بیش از همه کشورهای جهان است از 50 ملیون جمعیت این کشور بیش از هشت ملیون نفر بیکار و بیش از هیجده ملیون  کار نیمه وقت دارند. نارضایتی در بین این کشور تا آنجا پیش رفته است که سران هیوندای کمپانی بزرگ اتوموبیل سازی این کشور و سامسونگ الکترونیک  که بیشتر محصولات آن در چین  تولید میشود  به اتهام رشوه خواری و دزدی در زندان بسر میبرند و رئیس جمهور پیشین خانم  پارک گیوم هی دختر دیکتاتور نظامی آمخوار که بوسیله جنش مردمی کشته شد  به همین اتهام  در زندان است و رئیس جمهور انتخاب شده آمریکا در کره جنوبی آنهم در شرایط بحرانی داخل کشور آقای موون تقریبا هیچکاره است در اثر بحران نظامی در شبه جزیره کره اکثر سرمایه گزاران  اوراق بها دارخودرا فروخته و کشور را ترک کرده اند.

آینده کره جنوبی منوط است به اتحاد دوکره  چون کره شمالی از نظر وسعت و منابع طبیعی  مخصوصا از نظر تکنولوژِی بسیار پیشرفته است  از این نظر آمریکا و ژاپن  چندان تمایلی برای اتحاد دوکره ندارند  اتحاد دوکره با جمعیت در حدود 80 میلیونی  با منابع طبیعی و بازار داخلی و تکنولوژیِ پیشرفته  نه تنها در منطقه تاثیر گزار است بلکه در حفظ صلح و مهار ژاپن میلیتاریزه شده و پادگانهای نظامی اتمی آمریکا در منطقه  یک فاکتور مهار کننده و ثبات دهنده  خواهد بود و تعادل خوبی در جنوب شرقی آسیا بوجود خواهد آمد.

 کره شمالی کشوریست که بدهکار نیست و دارای ذخایر ارزی کافی و مواد معدنی که عمدتا فلزات کمیاب در جهان هستند و بازار مصرف بسیار بالا  و زیر ساختهای مدرن  و خود کفا در صورت اتحاد دوکره سهم مهمی در تاریخ تمدن آسیا و جهان خواهند داشت.مرذدم کره تاریخ درخشان و متمدن چندین هزار ساله دارند. تمام کوشش آمریکا جلوگیری از اتحاد دوکره است.

 کره شمالی قادراست بهرحمله آمریکا پاسخ  متقابل بدهد فعلا  پادگانهای آمریکا در ژاپن ، جزایر گوام در اقیانوس آرام و کره جنوبی در تیررس این کشور قرار دارند آمریکا با همه تکنیک پیشرفته نظامی که دارد نتوانسته است  دو موشک آخری را که کره شمالی شلیک کرده رهگیری کند  کره شمالی میتواند در صورت حماقت آمریکا هرنقطه آمریکا را مورد حمله متقابل قرار دهد .

کشوری کوچک و مسلح به آخرین تکنیک پیشرفته جهانی  بهتر از فرانسه و انگلستان و در سطح کشورهای چین ، روسیه و آمریکا  این است که آمریکا جرات حمله به این کشور را ندارد مخصوصا با بمب اتمی

هدف چین  بهانه کره شمالی :

 بر کسی پوشیده نیست که آمریکا و شرکا قصد دارند بهر قیمت در مرزهای چین پادگانهای ثابت و سیار خود را داشته باشند  از یازده ناو جنگی اتمی آمریکا شش تای آنها در آبهای چین پرسه میزنند درهر کدام از  این ناوها حد اقل صد هواپیمای جنگی آماده به تهاجم مستقر شده اند .

آمریکا، انگلستان ، استرالیا و ژاپن وتا حدودی کره جنوبی در این راستا حرکت میکنند که با حضور نظامی میتوانند چین را مهار کنند این سیاست بعد از جنگ جهانی دوم تا کنون ادامه داشته است اگر چه دیگر ناوهای جنگی مثل گذشته نقش تعیین کننده ای ندارند . بر کسی پوشیده نیست که جنگ آینده بیشتر الکترونیکی و موشکی خواهد بود و این ناوها علاوه بر هزینه بالا بسیار آسیب پذیرند  . در بحران کره  آمریکا چهار ناو خود را در نزدیکی آبهای کره مستقر کرده بود و بمحض مشاهده عملکرد موشکهای کره شما لی بسرعت از منطقه دور شده اند از این نظر بیشتر نیروهای خود و موشکهای ضد موشک را در کره جنوبی و ژاپن مستقر کرده اند تا از پوشش جمعیتی و جنگلی استفاده کنند البته به قیمت زندگی مردم  دوکشور.

چین بعنوان قدرتمندترین اقتصاد ، بازارمصرف ، صنعت تولیدی  و صادراتی ، ذخایر طلا و ارز و تکنولوژِی بسیار پیشرفته  ومناسبات خوب و کارساز با تمامی کشورهای جهان از جمله سرمایه گزاری در کشورهای جهان سوم عمدتا در آفریقا و آسیا و بدون بدهکاری عملا بقدرت اول اقتصادی جهان تبدیل شده و آماده همکاری با همه کشورها بر اساس منافع مشترک  و عدم دخالت در امور دیگر کشورها ست به وزنه تعیین کننده در مناسبات جهانی تبدیل شده تا جایی که  بدون آنکه تلاشی کرده باشد رهبری اقتصادی جهان را از آن خود کرده است  .

کشورهای جهان علیرغم عدم تمایل چین  رهبری چین را در اقتصادو پیشرف و رفاه اجتماعی در جهان پذیرفته اند آمریکا طی سه دهه اخیر با وضعیتی که دچار شده باید خودرا در داخل آمریکا متمرکز کند با منابع ، جمعیت و پتانسیلی که آمریکا دارد  اگر بتواند خود را از بدهکاری که ببار آورده خلاص کند  و بودجه نظامی خودرا کاهش دهد  ودست از نظامی گری که بودجه کلانی را می بلعد بردارد  در نهایت میتواند با کانادا و مکزیک  و تا حدودی با کشورهای آمریکای لاتین همکاری اقتصادی  را ادامه دهد  میشود گفت آمریکا به شیری بدون دندان و پنجه شکار تبدیل شده است .

اگر آمریکا جنگی را با چین روسیه و یا کره شمالی شروع کند  بدون هیچ تردیی بازنده آن خواهد بود چون اقتصاد آمریکا قادر نیست همانند جنگ این کشور در جنوب شرقی آسیا  از آن پشتیبانی کند  نیروهای مقاومت کامبوج درس بزرگی به آمریکا در جنگ جنوب شرقی آسیا دادند و با محاصره کامل پنوم پن نه تنها رژیم نظامی لون نول  دیکتاتور مورد حمایت آمریکا و شرکا را سرنگون کردند بلکه به آمریکا درس بزرگی دادند موقع فرار سربازان آمریکایی سربازان از ترس جلوتر از افسران خود به میله های هلیکوپتر چسبیده بودند.

   با استفاده از چند بمب اتمی هم نمیشود کشوری را تسلیم کرد . مضاف به اینکه در نودومین سال تشکیل  ارتش چین رئیس جمهور این کشور آشکارا و علنا اعلام کرد که ما قادریم باهمه دشمنان  همزمان مبارزه کنیم و آنها را شکست دهیم  . روسیه هم که دومین قدرت نظامی جهان است و تمامی بمبهای اتمی آن آنقدر کوچک شده اند که میتوان با کلاهک  اتمی موشکها راحمل و در جنگ مورد استفاده قرار گیرند جنگ طلبان حتی جرات نخواهند کرد به این فکر بیافتند که به روسیه و یا چین حمله نظامی کنند  بنابراین تلاش آمریکا برای ایجاد یک جبهه  برای جنگ همانند زمان آلمان نازی برای همیشه  منتفی است .

جدال بین دمکراسی توده ای و دمکراسی انحصا رات  صنعتی مالی

بر کسی پوشیده نیست که غرب مخصوصا آمریکا هنور واقعیتهای اقتصادی و روابط بین المللی را خوب درک نکرده است اوج جهان سرمایه داری  مخصوصا آمریکا بعداز جنگ جهانی دوم بود چون این کشور در جنگ آسیب ندیده بود و توانست با سرمایه گزاری کلان در اروپا و ژاپن پول کلانی بجیب بزند ولی بمروز زمان مخصوصا از سالهای 1985 وضع تغییر چشمگیری کرد . اقتصاد آمریکا بمروز با بدهکاری که ببار آورد و یک درصدی ها ابتکار عمل را بکمک تکنوکراتها و بوروکراتها  بدست گرفتند  تمرکز سرمایه در دست بانکهای بزرگ و سرمایه داران قرار گرفت و بودجه نظامی کلانی که آمریکا  سالیانه خرج نظامی گری کرد کمر این کشور راشکست تا جایی که امروزه بیش  60 میلیون نفر در زیر خط فقرقرار دارند و مسئولان رژیم آنرا بگردن مهاجران مکزیکی انداخته اند .

بدهکاری خزانه داری آمریکا که اوراق بها دار دولتی را به حراج گذاشته است تا تامین بودجه مالی دولتی را سروسامان دهد تنها به چین شش هزار میلیاردلار میشود و مجموعه بدهکاری دولت از مرز 22000 میلیارد فراتر رفته است در حالیکه در آمد ناخالص این کشور 17000 میلیاردلار است . با این اوصاف  دمیدن بر شیپور جنگ  و افزایش تضاد بین کشورها مخصوصا در خاورمیانه  چنگی بدل نمیزند هرچند چند صد میلیارد دلار شود . بهر صورت جنگ و تدارک خرج دارد  در دوران ترامپ  همچنان دولت با فروش اوراق بها دار دولتی هزینه ها را تامین میکند  نه از راه تولیدات داخلی و اینهمه بار بزرگی است بر دوش تمامی کسانی که شاغل هستند مخصوصا مصرف کنندگان کالاهای تولیدی  ترامپ در سخنرانی خود اشاره کرد که قشر متوسط که عمدتا همان تکنو کراتها و بوروکراتها هستند بزرگترین بازندگان سیستهای غلط اقتصادی دولتهای پیشین بوده اند و هستند .

این سیاست نشان میدهد که دمکراسی سرمایه داری انحصاری که در کنترل انحصارات مالی و نظامی قرار دارد پاسخگوی مشکلات عدیده  توده های مردم نمیتواند کارساز باشد و به آخر خط رسیده است. چون اکثریت مردم از آن بهره مند نیستند  با دست خالی هم نمیشود هارت و پورت کرد  . آنچه در آمریکا ضرورت دارد کاهش بودجه نظامی  ، بستن تمامی پادگانهای نظامی در افسا نقاط جهان  و محدود کردن انحصاران مالی نظامی که مثل خوره بجان در آمد کشور افتاده اند ، همکاری همه جانبه با تمامی کشورهای جهان بر اساس اصل  منافع مشترک بقول چینی ها برد برد و محدود شدن  در سرزمین پهناور آمریکا که همه امکانات لازم برای زندگی بهتر و رفاه اجتماعی را دارد وگرنه دیر نخواهد بود که خود مردم ابتکار عمل را بدست گیرند  و حکومتیات را بزیر بکشند . دونالد ترامپ  با این سخنرانی  نقطه پایانی گذاشت بر بی کفایتی  در اداره  امور کشور و تردیدی نیست  که بزودی باید صحنه  سیاسی کشور را ترک کند

20.09.2017

zamiri49@yahoo.de